پرنده ی زخمی
سلام به شازده پسر...چند شب پیش بابا تو حیاط یه پرنده رو دید که نمیتونه پرواز کنه آوردش خونه تا بعد این که خوب شد دوباره پرواز کنه .شما از دیدنش خوشحال شدی ولی بعد کلی ناراحت از اینکه هم پرنده صدمه دیده هم اینکه قراره آزاد بشه.خلاصه شما کلی باهاش بازی کردی و به زور خوابیدی صبح هم با قول و قرار زیاد اونو پرواز دادیم.بابایی هم قول داده بود برات قناری بگیره اما چون نگه داری از پرنده ها سخته فعلا نزاشتم برات بخره. تو روخ...
نویسنده :
مامان محمدیاسین و یسنا گلی
15:37